۱۳۹۱ شهریور ۲۷, دوشنبه


زندگی و اتفاقات‌اش بعضن آدم رو به جایی می‌رسونه که دیگه هیچ گریز و گریزگاهی نمی‌تونی پیدا کنی. بعد به هر چیزی چنگ می‌اندازی تا شاید حال‌ات رو بهتر کنه یا حداقل دقایقی از فشار رهات کنه.
با جدیت و قطعیت می‌تونم بگم فیلم دیدن از بهترین و لذت‌بخش‌ترین راه‌های آرامشه. حتی و حتی بهتر از موسیقی. برای چون منی که بعید نیست تحت تاثیر موسیقی خودمو بکشم فیلم راه امن و موثرتریه.
سوای فیلم‌نامه و داستان، وقتی در اجزا و ریزه‌کاری‌های فیلم‌ها دقت بکنیم، میشه از همه دنیا و دغدغه‌ها و مصائب‌اش کنده شد. میشه ساعت‌ها و روزها به فیلم، ساختار و دغدغه‌هاش فکر کرد، سکانس‌ها و صحنه‌ها رو جابه‌جا کرد، قصه و نشانه‌ها را تفسیر و تلخیص کرد و از رنج‌ها رها شد.
شاید نجات‌بخش‌ام ازین مرداب تلخ و دردناک فقط فیلم‌ها بوده‌اند و بس.

پ.ن: امیدوارم بتونم تکونی به ذهن و فکر زنگار گرفته‌ام بدهم و از فیلم‌های خوب و نابی که دیدم بنویسم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر