زندگی و اتفاقاتاش بعضن آدم رو به جایی میرسونه که دیگه هیچ گریز و گریزگاهی
نمیتونی پیدا کنی. بعد به هر چیزی چنگ میاندازی تا شاید حالات رو بهتر کنه یا
حداقل دقایقی از فشار رهات کنه.
با جدیت و قطعیت میتونم بگم فیلم دیدن از بهترین و لذتبخشترین راههای
آرامشه. حتی و حتی بهتر از موسیقی. برای چون منی که بعید نیست تحت تاثیر موسیقی
خودمو بکشم فیلم راه امن و موثرتریه.
سوای فیلمنامه و داستان، وقتی در اجزا و ریزهکاریهای فیلمها دقت بکنیم،
میشه از همه دنیا و دغدغهها و مصائباش کنده شد. میشه ساعتها و روزها به فیلم،
ساختار و دغدغههاش فکر کرد، سکانسها و صحنهها رو جابهجا کرد، قصه و نشانهها
را تفسیر و تلخیص کرد و از رنجها رها شد.
شاید نجاتبخشام ازین مرداب تلخ و دردناک فقط فیلمها بودهاند و بس.
پ.ن: امیدوارم بتونم تکونی به ذهن و فکر زنگار گرفتهام بدهم و از فیلمهای
خوب و نابی که دیدم بنویسم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر