۱۳۹۰ مرداد ۲۹, شنبه


نمی‌دونم این اتفاقی بود یا چی، همه این مدت مکررن به نوشته‌هایی می‌رسیدم که تووی آن پر بود از این‌که: با آدم‌های فلان‌جور ارتباط برقرار نمی‌کنم. با مذهبی‌ها یا لاییک‌ها ارتباط برقرار نمی‌کنم. با کسانی که سطح اطلاعات‌شان پایین است! نمی‌شود برخورد کرد و و و...
نمی‌دونم تا کی می‌خواهیم این‌طور، آدم‌ها را دسته‌بندی و حصارکشی کنیم. درست و لازم است برای برقراری ارتباط با آدم‌ها بایستی فاکتورها و ملاک‌هایی داشت، اما اغلب فراموش کرده‌ایم که رابطه‌‌ها سطوح مختلف دارد نه این‌که آدم‌ها را دسته‌بندی و برچسب‌زنی کرد.
باور کنید می‌شود از معمولی‌ترین و به‌زعم بعضی‌ها کم‌سوادترین آدم‌ها هم چیزی یاد گرفت و حتی پله‌ای بالاتر رفت. کافی‌است کمی از تکبرها کاسته و هم‌دیگر را از روبرو ببینیم.بدون پیش‌داوری و قضاوت.
همین حصارکشی‌ها شکاف عمیقی بین ما انداخته که باعث می‌شود نتوانیم هم‌دل شویم. وحدت بی‌معنا شده. همه تنهایند و همراهی بی‌مفهوم شده‌است.
خوب است به‌جای اداهای روشن‌فکری، ناله و فحاشی به زمین و زمان کمی خودمان، نگرش و رفتارمان را بازبینی و اصلاح کنیم، تا شاید دنیا جای بهتری شود برای دمی زیستن.


۲ نظر: