۱۳۹۰ شهریور ۲۹, سه‌شنبه


پس‌فردا عروسی پسرخاله‌مه. هم‌بازی بچه‌گی‌هام حالا می‌خواد بره سرِخونه زندگی خودش! داماد بشه!
پسرک بامزه و بازی‌گوش حالا مردی شده که می‌خواد برای خودش خانواده‌ای تشکیل بده.
رابطه‌ی ما بیش از دخترخاله-پسرخاله‌ای بود. نزدیک‌تر از خواهر و برادر. هم‌راه و هم‌بازی بودیم. همیشه جای خواهر نداشته‌اش بودم و این حس برام لذت‌بخش بود.
از بچه‌گی وقتی می‌اومدن خونه‌مون گریه و زاری راه می‌انداخت که بمونه هنوزم باید بهش بگیم پاشو برو دیگه! تا بره. اما حالا ازین به بعد لابد زودتر خودش پا میشه میره!
صد دفعه به‌اش تاکید کردم که تورو خدا اسیر روزمرگی زندگی نشی! میگه نه نه حواس‌ام هست! بازم  باید بریم عشق و حال اما گمون نمی‌کنم دردسرهای زندگی و گسترش روابط فرصت زیادی براش بگذاره.
یاد همه شب‌هایی به‌خیر که یواشکی جیم می‌شدیم و می‌رفتیم بستنی می‌خوردیم.
یاد همه شب‌هایی به‌خیر که ماشین رو خلاص می‌کردیم که کسی بیدار نشه بعد می‌رفتیم تا جاده چالوس. برگشتنی هم این‌قدر جیغ و داد می‌کردیم که همه انرژی‌هامون تخلیه می‌شد.
کاش بازم فرصت بشه دوباره بریم شهرستانک عکسای مسخره‌بازی بگیریم.آب بازی کنیم و کوکو را به یاد جوجه‌کباب بخوریم.
کاش بازم فرصت بشه که آخر شب بریم درکه تو راه آواز بخونیم. با یه فلاش توو تاریکی عکس بگیریم و ضعف کنیم از خنده.
کاش بازم فرصت بشه بریم خیابون‌گردی، خواننده بخونه: عســــــــل خانوم دل تنگ شماست/عســـــــــل خانوم شیطون و بلاست... و تو هم پشت فرمون مسخره برقصی.

بهترین خاطره‌ها را باهم داریم. شادترین و تلخ‌ترین لحظه‌ها را باهم بودیم.
پسرخاله عزیزم، عروسی‌ات خیلی مبارک. با همه وجود برات آرزوی خوش‌بختی دارم.
مطمئن‌ام داماد خوش‌تیپی خواهی شد پسرک شیطون و خوش‌برخورد و چشم سبز من.

۲ نظر:

  1. یکی از دوستان صمیمی هم همین بلا(!) سرش اومد. دوست ندارم اسم خواهر برادری بذارم رو رابطه مون. چون حتا با خواهر خودمم این طور صمیمی نیستم و مطمئنا اون هم با برادر خودش.
    سخته قبول کردن اینکه این چیزا دیگه تکرار نمیشن. ولی مرور و یاداوری اون خاطرات گذشته هنوزم که هنوزه کلی شیرینه. و مهم تر از همه این ها این که بدونی به یه سر و سامونی رسیده و الان خوشحال تر از قبله خودش کلی شادی و نشاط برات میاره.
    با آرزوی خوشبختی برای همه دوستان و نزدیکانِ عزیزتر از جان.

    پاسخحذف
  2. سینا:
    البته چیزی که من گفتم بلایی درش نبود. رابطه ما هنوز هم صمیمیه و به‌دور از وابستگی مخرب.من هم با پسرخاله‌ام صمیمی‌تر هستم تا برادرم. حالا هم از شادی و خوش‌بختی‌اش بی نهایت شاد و خوش‌حال‌ام.
    و من هم با آرزوی خوب‌ات همراهی می‌کتم. :)

    پاسخحذف