۱۳۹۰ مهر ۲, شنبه


این چند روز، روزهای خوبی بودند که باید ثبت بشوند. کم پیش می‌آید روزهایی سراسر با شادی و آرامش همراه باشند. تازه شدن دیدارها، مرور خاطرات شیرین، خنده و پای‌کوبی.
روزهای دل‌چسب و زیبا. دیدن شادی عزیزان، خنده‌هایی که عمیق‌اند و حقیقی.
همان‌طور که گاهی خبرها و روزهای بد پشت هم می‌آیند و نفس‌گیر می‌شوند، نشاط و خبرهای خوش هم مسلسل‌وار دنبال هم می آیند و روح‌افزا می‌شوند.
در راستای همین شادکامی‌ها امروز هم خبردار شدم دوستی پس از مدت‌ها غصه و تنهایی بالاخره روزگارش رنگ شادی گرفته و روح زندگی به روزهای‌اش دمیده شده‌است.
دل‌ام خواست این‌جا هم بگویم که از شادی و سرزندگی او هم خوش‌حال‌ام. هرچند عمر دوستی‌مان کوتاه بود و پر از فراز و نشیب.
یاد روزهایی نه‌چندان دوری افتادم که برای‌اش می‌خواندم:

چرخ گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دائما یک‌سان نباشدحال دوران غم مخور

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر