۱۳۹۰ خرداد ۲۱, شنبه

سَرَم داره می‌ترکه از درد! دیگه قرص‌ها هم به درد نخور شدن! گرمه!داغه! سوپاپ اطمینان ندارم چی‌کار کنم؟!
از بچگی پناهم یا زیرپتو، کنج دیوار بود، یا تو دستشویی. اینجا جام کنج دیواره اما پتو نیست.پس فایده نداره. میرم دستشویی.
نشستم .دیگر از صبوری سال‌های پیش خبری نیست.طاقت‌ها رو به طاق شدن می‌روند. سیلان ذهنی. یه shifl+delet یا Alt+Ctrl+delet می‌خواهم. باید وقتی موتور داغ می کنه آب بریزی رووش.آبِ سرد. با یه تحلیل سه ثانیه ایی سر زیرآب کثافت‌کاری داره.پس مشت،مشت!
یه قطره آب از وسط سر سُرید تا پایین. چه تلاشی.خیلی رفت پایین.اما جذب شد.محو در خشکی.
حالا رو همه خیسی ها،یه پارچه! خنکی ها هم کم دوام شدند. حس دم شدن برنج ها قابل درکه.چقدر شد؟ 10 دقیقه.یه ربع؟! 
حتمن خیلی شده که زیر زیرکی نگاه می کنن!
هزارتا سلاح و تجهیزات هم که دنبال خودم کنم بازهم درلحظه، اونی که می‌خواهم همراهم نیست!
سورئال/کاغذ/آمار/تلاطم/عدد/درد/محاسبه/تحلیل/عوضی/گیجی/سورئال/تحلیل/عوضی/گمشده/گمگشته/دایره/سرگردان/گرداب/گردباد/من/تو/او/ما/شما/ایشان/عوضی/بچه/کودک/دور/1..2...3..20..25...27............/سورئال/دیوانه/توهم/خیال/خیال/نقش خیال/مولانا/توهم/توهم/خیال/عوضی/خواستن/توانستن/نتوانستن/بیشترخواستن/سعدی/که رایی/که رایم/عجیب/نامفهوم/معنی/دور/غریب/آشنا/نزدیک/توهم/...بیا...

ثبت های کاغذی جواب نمی دهند، ناگزیرم به صفرویک کردن‌شان... 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر