۱۳۹۰ دی ۱۲, دوشنبه

تصویر یک رویا


-          آدم رویایی و خیال‌بافی مثل من همیشه خدا چشم‌چشم می‌گردونه تا تحقق و یا تجلی‌‌ای از خیال‌ها و رویاهاش را در واقعیت پیدا کنه. گاهی که چه عرض کنم، اغلب هم نمیشه و خیال در عالم خیال باقی می‌مونه. بی تصویر ملموس.گاهی میون عکس‌ها دنبال تصویر رویاهام می‌گردم، باز این بیشتر جواب میده و بهتر پیدا میشه. بهرحال عطش تصویرسازی از رویا همیشه در من زبانه کشیده.

-          آدم خواب درست و حسابی دیدن و تکیه بر عالم خواب نیستم. بس که همیشه خواب‌هام شناور و محون. بی جزییات، فارغ از زمان و مکان.
          اما امروز صبح صبح!
هرگز این چنین خواب به جزییات ندیده بودم. جزییاتی در حد پرداختن کرایه تاکسی و باقی پول گرفتن درست از جیب سمت چپم که همیشه جای باقی پول‌هاست.
تصویر روشن و واضحی دیدم از یک مدل نگاهی که همیشه سرگردان‌اش هستم. نگاهی شوخ و براق و مهربان. و این‌قدر تیز و عمیق که چند ثانیه بیشتر تاب‌اش را نمی‌آوری. اصلن دنبال همین نوع نگاه در آدم‌هام که همیشه جذب چشم‌ها می‌شوم.
حس خیلی خوبی است که برای یک خیال تصویر ملموس داشته‌باشی، شبیه یک جور رخوت و سبکی .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر