۱۳۹۰ آبان ۱۹, پنجشنبه


ورق زدم این‌جا را دیدم شادی ندارد.
لبخندی نمی‌نشاند.
جای دیگر که می‌نویسم گاهی :)) یا :)  نصیب‌ام می‌شود، ولی این‌جا نه!
بس که این‌جا درون ریزی می کنم. کاش بردارم کوله‌بارم را ببرم از این‌جا که هیچ‌کس نخواند!
تا پست که تمام شد "شت" حواله نکند.
که نخراشم اعصابی را! هرچند همین اندک تعداد!
چه کنم که:
لایه‌های پیاز است

        روزهای من

لخته‌لخته و

    مثل هم

    و در اختیار من نیست

سوز اشک

      تمام می‌شوند

 روزها

           و تو پیش‌ام نیستی.*


پ.ن1: به‌خدا قسم همه لبخندهایم و شادی‌های گاه‌به‌گاه‌ام ارزانی هرکس که از این خانه عبور می‌کند. ببخشید اگر شیرین نمی‌نویسم.
پ.ن2: * شمس‌لنگرودی

  

۲ نظر:

  1. خب حالا مگه کسی گِله کرده از این جوری نوشتنت اینجا؟؟

    پاسخحذف
  2. کلن دیگه!
    بس که خودم زود سیگنال ناراحتی را می‌گیرم، دلم نمی‌خواد کسی هم از من سیگنال منفی بگیره خب!

    پاسخحذف