واقعن خوش به حال آنهایی که دلتنگ نمیشوند. یا لااقل کم و دیر دلتنگ میشوند. بس که دلام زود تنگ میشود. حالا نه برای همه کس و همه چیز اما خیلی زود و زیاد تنگ میشود. بعد هی دلام میخواهد بروم سراغشان بعد هی گاهی نمیشود و هی بیشتر دلتنگ میشوم.
اصلن هم دلتنگی ربطی به غم و حالگرفتهگی و اینا ندارد. اتفاقن هرچه سرحالتر باشم زودتر هم دلتنگ میشوم.
بعد فکر میکنم باد ما را که با خودش نمیبرد، کاش دلتنگیهایمان را با خود میبرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر