یک سیستم تقریبن تفریحیای، در ذهنام وجود دارد بهنام "مرورگر". البته سیستم سرخودی است که دادهها را می گیرد و به میل خودش در چرخه مرور میاندازد. بعضی از این دادهها با یکی دوبار گردش و پردازش سر از زبالهدانی درمیآورد؛ اما امان از آن دادههایی که لاینقطع در این چرخه می گردند.
اصلن گاهی فکر میکنم این خاصیت بیخاصیت قوتحافظه ربط مستقیم با این بخش مرورگر دارد.
حالا این دادههای یکسال اخیر هم بهطرز غریب و چسبناکی در این سیستم مانده و دورباطل میزند.
البته همیشه هم بد نیست. گاهی مرور مداوم بعضی لحظههای خوش، خوب است اما متاسفانه خوبی و بدی درهم مرور میشود.
خلاصه اینکه دکمه پاور این سیستم خراب شده و با سرعتی بیشتر از حد مجاز به مرورگری مشغول است.دیگر دارد به شکنجهگر تبدیل میشود خصوصن حالا که در کوچه بنبست گیر افتادهام.
با این سرعتی که دارد کار میکند عملن بخش فراموشی ذهنام را از کار انداختهاست. همه قوت او را دزدیده! در حالیکه الان بیشتر از هرچی بخش فراموشی را لازم دارم.
دلم میخواهد همهچیز و همهکس و همهخاطرات را فراموش کنم. خالیِخالی. حتی دلام میخواهد خودم را هم فراموش کنم.
اصلن این دکمه ریست کجاست؟!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر