یک دیالوگ مشهور و محشری از هزاردستان هست که هر وقت یادم رفته گند زدم، هر وقت هم یادم اومده درستاش کردم.
یک قسمت از جاییکه ابوالفتح به رضا تفنگچی میگه :
"بشور این کف احساساتُ از تنات رضا! صلابت آب رودخانه گرچه به لطف گرمابه نیست، اما تنهای مقاوم در آبِ رود آبدیده می شوند نه خزینه حمام. هیچ کس از دلی که غنج میزند توقع پُردلی ندارد."
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر